آغوش تو آزاد ترین جای جهان است
لب های تو لبریزتر از هر هیجان است
یک شهر به تنهایی اگر نصف جهان شد
آغوش تو گسترده تر از کلّ جهان است
شاخ گل سرخی که به مویت شده سنجاق
گل نیست گلم!پرچم فتح سبلان است
تا دست تو بر نبض غزل های من افتاد
فاز و نول اوزان غزل در نوسان است
با این سر و زلف و تن و اندام لطیفت
اندام نگو ،مجمع اجلاس سران است
من باشم و تو باشی و یک گوشه ی خلوت
آب خنک و کافر و گویی رمضان است؟
آباد و خرابیم به یک گوشه ی چشمت
چشمان تو ویرانه ترین کاخ جهان است
(آتش)
لب های تو لبریزتر از هر هیجان است
یک شهر به تنهایی اگر نصف جهان شد
آغوش تو گسترده تر از کلّ جهان است
شاخ گل سرخی که به مویت شده سنجاق
گل نیست گلم!پرچم فتح سبلان است
تا دست تو بر نبض غزل های من افتاد
فاز و نول اوزان غزل در نوسان است
با این سر و زلف و تن و اندام لطیفت
اندام نگو ،مجمع اجلاس سران است
من باشم و تو باشی و یک گوشه ی خلوت
آب خنک و کافر و گویی رمضان است؟
آباد و خرابیم به یک گوشه ی چشمت
چشمان تو ویرانه ترین کاخ جهان است
(آتش)